pesare maman

بلاخره بعد از کلی صبر و تحمل هفته 24 رفتم سونو تعیین جنسیت.خانم دکتر سونو نمیداد میگفت اوایل زیاد سونو کردم، تا اینکه 15 مهر بود و خانم دکتر سونو دادن و منو بابا رفتیم سونو خانم دکتر سونو انجام دادن و گفتن شما یک گل پسرین هوراااااا یک پسر ناز با 650 گرم وزن و سن حاملگیو 24 هفته و 1 روز نشون داد خلاصه خاله ها زنگ زدنو با کلی ذوق بهم تبریک گفتن.مامان جات خالی نمیدونی چقد اون لحظه دلم میخواست بودی و میومدم پیشت و میدونم تو چقد خوشحال میشدی،روحت شاد     ...

مامانی وقتی هفته 17 رسید لک بینی منم شروع شد  و 4 هفته طول کشید خدا میدونه چی به من گذشت.شب اول تا صبح با بابات خواب به چشممون نیومد تا صبح رفتم بیمارستان و صدای قلبتو شنیدم وای خداااا چقدر خوشحال شدم.امدوارم قلبت سالهای سال بتپه مامان جون ولی خوب،مامان 1 ماه کامل استراحت مطلق بودو دارو استفاده میکرد فدای سرتتتتتتت پسرم ...

سلام پسرم بلاخره مامان اومد با کلی خاطرات قشنگش با تو امروز 32 هفته شدی و الان که دارم برات مینویسم داری حسابی وول میخوری گاهی فکر میکنم داری پوست شکممو پاره میکنی قربونت برممممم پسر قشنگم نمیدونم از کجا برات شروع کنم از روزی که فهمیدم اومدی پیشم یا از لحظه لحظه های با تو بودن که البته همشو دقیق یادم نیست ولی سعی خودمو میکنم برات بنویسم بعد از حاملگی پوچی که پشت سر گذاشتم اوایل اردیبهشت بود رفتم دکتر تا همه آزمایشات و سونو رو انجام بدم و خداوشکر همه چی خوب خوب بود و 2 تا فولیکول سایز 18 و 21 داشتم خیلی خوشحال بودم خلاصه شد 24 اردیبهشت و مامان تصمیم گرفت از بی بی چک استفاده کنه البته میدونستم خیلی زوده ولی طاقت نداشتم.بی بی رو ک...

سلام پسرم، مامان تنبلت یخورده دیر جنبید برا درست کردن وبلاگت. کلی خاطره دارم با تو این 7 ماه که سعی میکنم همشو کم کم برات بنویسم